در بازه دهههای ۵۰ تا ۸۰ میلادی، طراحی داخلی خودرو دگرگونی چشمگیری پیدا کرد و از یک حالت صرفاً کاربردی به سمت گزینههای بسیار قابلشخصیسازی پیش رفت. در آن زمان، بیشتر داخلیهای خودروها ساده و پایهای بودند و از مواد مقاومی مانند وینیل و پارچه ساخته میشدند، چرا که مهمترین هدف این بود که افراد را از نقطه A به نقطه B منتقل کنند و ظاهر زیاد اهمیتی نداشت. اما حدود دهه ۷۰ میلادی شروع به تغییر شد، زیرا مردم شروع کردند به خواستن اینکه خودروهایشان هویتشان را منعکس کنند. صنعتگران خودرو سریع متوجه این موج جدید از مشتریان شدند که به دنبال داخلیهایی نه تنها راحت، بلکه شیک و زیبا بودند. در این دوره، مردم به شدت به رنگهای پررنگ و مواد لوکسی مانند چرم اصیل و تزیینات چوبی علاقهمند شدند. بررسی اعداد فروش دهه ۸۰ میلادی نشان میدهد که این روند چقدر گسترده بود. در واقع، کل صنعت چرخ دنده خود را تغییر داد (متاфорاً!) زیرا رانندگان دیگر نمیخواستند خودروهایشان فقط وسیله نقلیه باشند، بلکه میخواستند که شخصیتشان را برجسته کنند.
دهه ۹۰ باعث تغییرات بزرگی در طراحی داخلی خودروها شد، بهویژه با ظهور دستگاههای دیجیتال جدید و مواد بهتر در دسترس. در آن زمان، افراد شروع کردند به دیدن اینکه وسایل الکترونیکی خانههایشان به صفحههای داشبورد خودروها هم راه پیدا کنند. ناگهان همه کسانی که میخواستند این سیستمهای سرگرمی و صفحههای نمایشی درخشان را در همه جا داشته باشند، تقاضای زیادی ایجاد کردند. بررسی اعداد و ارقام موجود در گزارشهای صنعتی به خوبی نشان میدهد که فناوری چقدر در طول بیست سال گذشته به خودروهای ما نفوذ کرده است. با فرارسیدن هزاره جدید، تولیدکنندگان به طور مداوم صفحههای لمسی را به عنوان استاندارد معرفی کردند، صندلیهایی با طراحی بهتر برای حمایت از بدن ارائه دادند و در کل ظاهری تمیزتر و زیباتر ارائه دادند که با سلیقه خریداران در محیط خانه هماهنگ بود. آنچه امروزه شاهد آن هستیم این است که خودروها به مراکز فناوری متحرک تبدیل شدهاند؛ جایی که رانندگان میتوانند همه چیز از کنترل آب و هوا تا گزینههای سرگرمی را شخصیسازی کنند و راحتی را با کارایی به گونهای ترکیب کنند که انگار اتاق نشیمنهای متحرکی را تجربه میکنند.
در طراحی امروزی خودروها، ترکیب مناسبی از راحتی و ظاهر خوب بسیار مهم است. وقتی خودروها با در نظر گرفتن ارگونومی ساخته میشوند، تمرکز اصلی بر این است که همه افراد سوار در آن احساس راحتی و ایمنی کنند. نحوه قرارگیری صندلیها، محل داشبورد و فاصله دستهای کنترل تا حد زیادی در این میان موثر است که آیا کسی میتواند بدون اینکه دچار درد یا حواسپرتی شود، رانندگی کند. سازندگان خودرو تلاش میکنند تا ظاهر وسیله نقلیه را جذاب نگه دارند و در عین حال عملکرد خوبی داشته باشد. اغلب از مواد با کیفیت و جزئیات هوشمندانه در طراحی استفاده میکنند که تنها برای زیبایی نیستند، بلکه کاربرد عملی دارند. به عنوان مثال، پائولا آنتونلی را در نظر بگیرید که طراحیهای مختلفی را برای موزهها دستهبندی میکند. او یکبار گفته بود: "طراحی تنها مربوط به ظاهر یا بافت نیست. در واقع، بیشتر درباره عملکرد است." این موضوع در مورد خودروهایی که هم زیبا و هم کاربردی هستند، کاملاً منطقی است. مدل S تسلا مثال خوبی در این زمینه است. اینتریور آن دارای سبکی تمیز و ساده است که بسیاری از مردم آن را دوست دارند، با این حال دکمهها و صفحههای نمایش آن در حین رانندگی به راحتی در دسترس و قابل فهم هستند.
فناوری روشنایی درون خودروها به طور کامل نحوه رانندگی و احساس رانندگان در حین کار را تغییر داده است. به عنوان مثال، سیستمهای LED این امکان را فراهم میکنند که رانندگان نور داخل کابین را با شرایط مختلف رانندگی هماهنگ کنند. برخی افراد در سفرهای طولانی بزرگراهی ترجیح میدهند از نور سفید روشن استفاده کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در هنگام پارک در شب به رنگهای ملایمتری روی بیاورند. روشنایی مناسب تنها زیبا نمیشود، بلکه در واقع به چشمها کمک میکند تا بهتر تطبیق پیدا کنند و میتواند معنای معنوی افراد را پس از سفری استرسزا بالا ببرد. تولیدکنندگان خودرو در همینجا متوقف نشدهاند. کنترلهای پنل داشبورد اکنون احساس بهتری از هوشمندی و سهولت استفاده دارند، هرچند تکنولوژی پیشرفتهای در زیر آن نهفته باشد. رانندگان میتوانند به دکمهها دسترسی پیدا کنند بدون اینکه خیلی زیاد چشمان خود را از جاده دور کنند. آزمایشهای واقعی نشان میدهند که این طراحیهای بهتر تفاوت بزرگی در حفظ تمرکز لازم ایجاد میکنند. شرکتهایی مانند BMW و Audi نیز به خوبی موفق شدهاند تا روشنایی زیبا و مدرن داخلی را با صفحهنماهای لمسی که تقریباً بلافاصله پاسخ میدهند، ترکیب کنند. مدلهای جدید آنها به خوبی نشان میدهند چگونه سازندگان خودرو توانستهاند ویژگیهای پیشرفته را با کاربری روزمره ترکیب کنند.
امروزه مواد پلاستیکی یکی از ضروریات در تولید خودرو هستند، به ویژه از نظر ظاهر خوب درون خودرو و دوام بیشتر. این پلاستیکها در داشبوردها و روکش درها خوب دیده میشوند و در برابر سایش روزمره ناشی از تابش خورشید، رطوبت و استفاده عمومی مقاومت خوبی دارند. برای نگه داشتن قطعات در کنار هم، مهندسان خودرو به شدت به قطعات فیکس کننده پلاستیکی مانند پرچهای فشاری و انواع کلیپها متکی هستند. این قطعات کوچک پلاستیکی ساخت خودروها را در زمان تولید بسیار آسانتر میکنند و اجازه میدهند تا مکانیکها بتوانند بخشهایی از خودرو را بدون آسیب به قطعات اطراف، جدا کنند. دادههای صنعتی نشان میدهند که استفاده از فیکسورهای پلاستیکی در ده سال گذشته حدود ۴۵ درصد افزایش یافته است و این موضوع عمدتاً به دلیل سبکی وزن این قطعات است. خودروهای سبکتر به وضوح مصرف سوخت بهتری دارند، اما زاویه دیگری که امروزه بسیاری از افراد نادیده میگیرند این است که روندهای سبز در تولید به مواد سبکتر ترجیح میدهند، چرا که این مواد مصرف منابع را در طول چرخه عمر یک خودرو کاهش میدهند. ترکیب عملکرد خوب و آگاهی از محیط زیست باعث میشود تولیدکنندگان مدام به راهکارهای پلاستیکی بازگردند.
صنعت خودروسازی در حال انجام اقدامات جدی برای استفاده از مواد سبزتر در فضای داخلی خودروهاست، زیرا نگرانیهای مردم درباره محیط زیست افزایش یافته است. شرکتها به تدریج از موادی مانند الیاف بازیافتی و بیوپلاستیک به جای مواد سنتی که در فرآیند تولید به محیط زیست آسیب میزنند، استفاده میکنند. به عنوان مثال، الیاف بازیافتی PET را در نظر بگیرید؛ امروزه بسیاری از سازندگان خودرو این الیاف را در روکش صندلیها به کار میبرند، زیرا عمر طولانیتری دارند و از حجم پسماندهای دفن شده در محلهای دفن زباله میکاهند. یکی از برندهای بزرگ خودرو آزمایشهایی انجام داد و متوجه شد که با جایگزینی بیوپلاستیک در قطعات خاص، حدود ۲۰٪ در انتشار گازهای آلاینده کاهش یافته است. همچنین پیشرفتهایی در تفکر طراحی چرخهای (سیستم بسته) صورت گرفته است که در آن مواد قدیمی دوباره استفاده میشوند نه اینکه پس از یک چرخه عمر دور ریخته شوند. این تغییرات برای افرادی که به دنبال سبک زندگی سبز هستند، در عین حال میخواهند وسیلهای شیک رانندگی کنند، جذابیت دارد. با پیشرفت فناوری، شاهد آن هستیم که فضاهای داخلی خودرو هم زمان هم لوکس و هم دوستدار محیط زیست میشوند.
صنعت خودرو با بهرهگیری از فناوری چاپ سهبعدی در ساخت قطعات داخلی سفارشی شاهد تغییرات اساسی است. هیجانانگیزترین نکته این است که سازندگان خودرو میتوانند هم هزینهها را کاهش دهند و هم آزادی بیشتری در طراحی داشته باشند. این امکان را دارند تا اشکال پیچیدهای بسازند که دقیقاً با خواسته مشتریان همخوانی داشته باشد. به عنوان مثال، کادیلاک سلسیک حدود 115 قطعه مختلف چاپشده سهبعدی در سراسر خودرو دارد. این سطح از سفارشیسازی در بخش بازار لوکس برجسته میشود که افراد انتظار دارند خودرویشان منحصربهفرد باشد. شرکت بنتلی نیز با رویکردهای مشابه آزمایش کرده است و عناصر چاپشده سهبعدی را برای ایجاد جزئیات خاص به کار گرفته است. از سوی دیگر، سیستم تثبیت یکپارچه فورد به مالکان اجازه میدهد تا برخی از قسمتهای خودرو را شخصیسازی کنند. تمام این پیشرفتها به این معنی است که شرکتهای سازنده دیگر نیازی ندارند همانند روشهای قدیمی ساخت، وقت و هزینه زیادی را صرف ساخت نمونههای اولیه کنند.
سیستمها و فناوریهای هوشمند اطلاعات و سرگرمی، نحوه تعامل مردم با ماشینهای خود را به شیوههایی تغییر دادهاند که قبلاً هرگز تصورش را نمیکردیم. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین اکنون به شخصیسازی همه چیز از ترجیحات موسیقی تا تنظیمات کنترل آبوهوایی بر اساس اینکه چه کسی پشت فرمان نشسته است، کمک میکنند. نظرسنجیهای مصرفکننده نشان میدهند که اکثر رانندگان صفحههای پیش روی خود را پر از ویژگیهایی میخواهند که در حین رانندگی آنها را متصل نگه میدارد. به عنوان مثال تسلا، رابطهای لمسی خود را طراحی کرده است که صاحبان بتوانند تقریباً هر جنبهای از ماشین را مستقیماً از کف دستشان تنظیم کنند. بیامو نیز مسیر مشابهی را پیموده است و کنترلهای فعالسازیشده با صدا ارائه میدهد که به الگوهای گفتار طبیعی پاسخ میدهد، نه فقط به فشار دکمه. چیزی که اکنون در سراسر صنعت شاهد آن هستیم، حرکتی گسترده به سمت وسایل نقلیه هوشمندتر است که نه تنها سرگرمکننده هستند، بلکه رانندگی را روز به روز ایمنتر و راحتتر میکنند.
تولید سبز واقعاً در بخش خودرو داره گسترش پیدا میکنه، چون باعث کاهش آلودگی و پسماند میشه. یکی از حرکتهای بزرگی که الان شاهدش هستیم، انتقال به روشهایی است که انرژی رو صرفهجویی میکنند؛ مثل نصب سیستمهای انرژی خورشیدی در کنار سیستمهای هوشمند اتوماسیون. شرکتها از این تغییر دو فایده ببرند: تأثیر محیطزیستی کمتر و شهرت بهتر در زمینه انجام کسبوکارهای مسئولیتپذیر اجتماعی. طبق برخی تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی، کارخانههایی که به سمت سبز شدن حرکت میکنند، میتونن حدود ۳۰ درصد (بیشتر یا کمتر) از دیاکسید کربن تولیدیشون رو کاهش بدن. به عنوان مثال، شرکتهای بزرگ خودروسازی مثل BMW و Ford شروع به اجرای انواع روشهای زیستمحیطی در تأسیسات خود کردهاند. این شرکتها حلقههای بازیافت پیشرفتهای دارند که در آن مواد بارها و بارها دوباره استفاده میشوند و علاوه بر این، راههایی برای کاهش مصرف آب پیدا کردهاند. نتیجه نهایی اینه: دوستدار محیطزیست بودن دیگه فقط مربوط به کمک به مادر زمین نیست. این کار در بلندمدت واقعاً پول هم پسانداز میکنه و این موضوع وقتی معنا پیدا میکنه که ببینیم مصرفکنندگان امروزه بیش از هر زمان دیگهای به پایداری اهمیت میدن.
استفاده از مواد بازیافتی و توجه به طراحی دایرهای (Circular Design) در کاهش اثرات زیستمحیطی تولید خودروها نقش بسزایی دارد. به عنوان مثال، استفاده از مواد بازیافتی به کاهش مصرف منابع کمک میکند و عمر محصولات را افزایش میدهد تا زمان بیشتری قبل از دور ریختن باقی بمانند. شرکتهای سازنده خودرو در حال حاضر به طور فزایندهای از ضایعات پلاستیکی و قطعات فلزی فرسوده برای ساخت بخشهای مختلف خودرو استفاده میکنند. این روش دقیقاً با هدف طراحی دایرهای همخوانی دارد: حفظ کاربرد محصول برای مدت زمان طولانیتر و بازیابی مواد پس از پایان چرخه عمر اولیه آنها. طبق تحقیقات بنیاد ایلن مکآرتور، اگر شرکتهای خودروسازی به درستی این روشهای دایرهای را بپذیرند، ممکن است نیاز خود به مواد خام جدید را تا حدود 70 درصد کاهش دهند. شرکتهای بزرگی مانند تویوتا و فورد از این ایدههای جالب دارند، مانند استفاده از پلاستیکهای جمعآوری شده از اقیانوسها در قطعات داخلی خودرو. این گونه اقدامات سبز نه تنها به حفاظت از سیاره کمک میکنند، بلکه به خواستههای بسیاری از مصرفکنندگان امروزی نیز پاسخ میدهند: محصولاتی که آسیب کمتری به محیط زیست وارد کنند.
اخبار داغ2024-10-29
2024-09-02
2024-09-02
کپیرایت © 2024 شرکت قطعات خودرو چانگژو پنگهنگ، با مسئولیت محدود